یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

نوشته های ادبی که نه، ولی خب شاید کمی وزن، یا حد اقل احساس توشون باشه!
نوشته هایی که باید از بعضی نظر ها دور می موند!
و دیگه نمی تونستند توی دل بموند! چون هر لحظه امکان گر گرفتنشون می رفت.
به هر حال، حال و هوای هر کسی در آینده خاطرات زیبا و درس های خوبی براش محسوب می شه!
چه بهتر که با قلمی خوش ماندگار بشن :)

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

یه همایشی این هفته برگزار شده، دوستان براش یه کلیپ آماده کردن.

یه جای این کلیپ دو تا دختر دوقلو در مورد همایش حرف می زنند.

به مرتضی که از دست اندر کاران همایشه گفتم که این دو تا دو قلو اند؟

گفت نه بابا، پدرمون در اومد کل دانشگاه رو گشتیم تا دو تا دختر شبیه هم پیدا کردیم! :دی

----

ما شام رو روی یک پارچه سرو می کنیم. بعد دیروز علی لیوان نوشابه رو ریخت.

سریع گفت: نانوئه نانوئه :))

یعنی پارچه نانوئه و آب ازش رد نمی شه :)))


۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۰۴
نرگس فتان

اگه یه چیز رو این اواخر مطمئن باشم، اونم اینه که کینه و نفرت، هیچ گونه سعادتی رو به همراه نمی آره.

مثل یه کوله بار سنگین که باید بذاری زمین. ولی نه. این مثال خوبی نیست.

مثل یک وزنه ای که به قلبت آویزون کرده باشی. هی فشار می آره، هی فشار می آره و تا خودش رو توی رفتار هات نشون نده ول کن نیست.

و وقتی نشون داد تو رفتار یا هنوز این قدر غرقش نشدی، که می گی، اه این چه رفتاری بود و درستش می کنی.

یا این قدر درگیرش شدی که دیگه به خودت می گی، خوب کردم. حقش بود. و اون موقع است که کمی درست کردنش سخته.

وقتی نفرت رو بذاری کنار، به نظرم می تونی واقع بینانه تر و مهربانانه تر برخورد کنی. می تونی مستقل تر رفتار کنی. یعنی کنش داشته باشی، نه واکنش. 

باز هم به نظرم خودآگاهی توی این قضیه خیلی تاثیر داره. کلا به نظرم خود آگاهی، این که آگاهانه رفتار کنیم و اگه خیلی کارمون درست باشه رفتار هامون رو هم ارزیابی کنیم، باعث پیشرفت انسان می شه.

خلاصه از نفرت گیر هیچ کی هیچ چی نمی آد. بخشیدن خود آدم رو سبک می کنه. و باعث می شه زندگی شادتری داشته باشه.

برای این که بحث هم کمی علمی و کلان تر مطرح بشه، این مقاله رو بخونید. 

عفو بهتر است یا قصاص، روزنامه شرق

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۱۵
نرگس فتان

یه سر زدم بلاگفا اتفاقی :) حس نوشتن تو بلاگفا خیلی بیشتر از اینجاست.

خصوصا با این بحث مدیر مسئولی کذایی که جدیدا باهاش مواجه شدم، احتمال برگشتن به دنیای نوشتن زیاده.

--

یه خبر خوب: هفت فروردین تاریخ عروسی من و بانو است. :) 

--

یه درس داریم به نام استراتژی، اون روز استاد گفت که لذت، رفاه، سعادت تابعی است از (شرایط، شخصیت)!

شرایط که given هستند و دست ما نیست. در کوتاه مدت دست ما نیست. در بلند مدت چرا باید روشون تاثیر گذار باشیم.

به قول بیل گیتس، این که توی یه خانواده ی ضعیف به دنیا بیای تقصیر تو نیست. اما اگه توی یه خونواده ضعیف از دنیا بری، تقصیر تویه.

و شخصیت. که مجموعه ی عادات یک شخصه. عادات فکری، زبانی، و کرداری.

قضیه از اونجا شروع شد که یه بنده خدایی توی زندان های آلمان توی جنگ جهانی دوم، زندگی سختی داشته. و یه جاش می گه من به زور افکارم رو کنترل می کردم.

که در واقع به منفی بافی های ذهنش غلبه کنه، که این عادات فکری خودش رو تغییر بده و شخصیتش رو بهبود ببخشه تا به اون لذت و سعادت برسه.

کار آسونی هم نیست. باید با ذهن و فکر خودت هم مبارزه کنی. 

چون کلا ذهن به مسائل امروزی در مقابل آینده، به مسائل ملموس در مقابل نا ملموس، و به مسائل منفی در مقابل مثبت گرایش بیشتری داره.

این که فردای بهتری می آد، هم در آینده است، هم به اندازه ی سختی های امروز ملموس نیست و هم مثبته. و لذا این که بتونیم به فردای بهتر امید داشته باشیم، نیاز به کنترل ذهن و تمرکز و خودآگاهی توی مبارزه با افکار منفی داره.

خلاصه اینم ازین حرفای قلمبه سلمبه. ما گفتیم، شما هم نمی خواد بشنوی.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۰۰
نرگس فتان