جوانی - بی هنریچه ساعت ها که تنها برای نشاندن لبخندی بر روی لبانت فکر نکردم!
شعری، جمله ای، ایده ای، حرفی، هنری!
چه کنم، سر تا پا بی هنری هستم و بی ادبی
با این همه، تو از نانوشته هایم بخوان که:
«دوستت دارم».
عشق می ورزم و امید که این فن شریف
چون هنر های دگر موجب حرمان نشود