یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

نوشته های ادبی که نه، ولی خب شاید کمی وزن، یا حد اقل احساس توشون باشه!
نوشته هایی که باید از بعضی نظر ها دور می موند!
و دیگه نمی تونستند توی دل بموند! چون هر لحظه امکان گر گرفتنشون می رفت.
به هر حال، حال و هوای هر کسی در آینده خاطرات زیبا و درس های خوبی براش محسوب می شه!
چه بهتر که با قلمی خوش ماندگار بشن :)

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

عفو

پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۵۷ ب.ظ
جوانی - عفو"لیس للانسانِ الا ما سعی"

تا زنده ایم! نامه عملمون بازه! هر چی می خوایم بکنیم باید همین جا انجام بدیم!

ای که دستت می رسد کاری بکن

                                          بیش از آنکه از تو نیاید هیچ کار

اینجا، قبل از مرگ، هر از گاهی عفو الهی شامل مون میشه! 

ولی وقتی که مردیم، دیگه این طور نیست که یهو عفو رهبری شامل همه بشه! 

همه رو ببخشند بره! ؟ 

یکی از اصحاب رسول خدا می میره! 

پیامبر می گه که چیزی ازش مونده واسش خیرات کنیم!

می گن یه انبار خرما داره! و همه ی میرن کمک که بین مردم پخش کنند این انبار رو!

آخر کار پیامبر می گه بگردید چیزی نمونده باشه!

میرن و یه دونه خرما پیدا می کنند و میارن!

پیامبر می گه که : " اگه این خرما رو توی حیاتش می داد، از همه ی این انبار بعد از مرگش، بهتر بود!"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۱۲
نرگس فتان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی