سادگی
برای حل من به ماشین حساب هم نیازی نیست،
از یک معادله ی ساده هم ساده تر،
از الگوریتم خاصی پیروی می کنم.
چند پیمانه احساس ناب
و منطق به میزان کافی
و مقدار کمی هم نمک
صداقت توی چشام موج می زنه
چشام مثله دو تا پنجره می مونه
می تونی پشتش رو ببینی
سیاست رو گذاشتم برای هزارجلوگان بوقلمون
پیچیدگی هم بماند برای مدار هایی که حل می کنم
ساده ام
نه این که گول بخورم
که خیلی وقت ها می خورم
ساده ام
سریع می بخشم
---
پ.ن:
نسبت به دوستم گفتم، خیلی حالم ازش گرفته!
مرد حسابی یه ترم حذف کرده، این ترم می خواد رشته اشو عوض کنه، میام بش می گم داداش چته مشکلت چیه!
4 ساعت کاشته منو، بعدش می گه من فقط با تو صحبت می کنم، آخرش می گه یه اتفاقاتی افتاده که منجر به این چیزا شده!
خوب من که پشت گوشام خز در نیومده، می دونم اتفاقی افتاده، بگو چی شده؟
خب حداقل بگو نمی تونم بگم!
دریغ ازین حرفا، حسابی ضد حال می زنه!
--
اون دوست دوستم به رحمت خدا رفت.
تسلیت می گم، غم آخرت باشه!
لطفا فاتحه ای نثار روحش بخونید، ممنون