عقیده باطل
اینه که می گن مؤمن در هنگام گناه کردن کافره، یعنی اول خودش رو توجیه می کنه که خدایی نیست، عقابی نیست، یا فلان و امان بعد گناهش رو مرتکب می کنه!
هیچ چیز به خطرناکی ایمان و عقیده ی نادرست نیست. انسان رو به شنیع ترین کارا وا می داره، بدون این که متوجه شه، یا احساس گناهی داشته باشه!
نمونه هاش:
حسین رو افرادی که کشتند به نیت تقرب به خدا کشتند.
به قصد قربت شیعه می کشند که برند بهشت.
اعدام می کنن، ملت رو از دم تیغ می گذرونن!بازجویی می کنن ...
اصلا عراقی ها که به ایران حمله کردند، دیدن ایرانی ها قرآن و نهج البلاغه دارند، تعجب کردند!
قمه می زنه برای ابراز محبت !
بارزترین نمونه اش دیگه خوارج!
امام علی به خودش می نازه که از پس خوارج بر اومد، می گه کسی غیر من بود نمی تونست، من بودم که چشم فتنه رو در اوردم!
یعنی آدم هار می شه، کور می شه، به هیچ اصل انسانی پایبند نیست، چون باور داره که این شکلیه!
_____________________
از سخت ترین کار ها هم اینه که به چنین شخصی بفهمونی داری اشتباه می کنی!
و اونو تغییر بدی!
عقاید باید از یه فیلتر قوی مثل عقل و منطق بار ها و بارها رد شن و خوب غربال شند، اون وقته که ارزش داره پاشون بایستی!
همیشه هم باید حواست باشه، از زاویه های متفاوت نگاه کنی، کج نری!
عقیده توی وجود آدمی یه جورایی خشت اوله، گر نهی کج تا ثریا می روی کج.