وظیفه گرا
سپس امام به خیمه زینب علیها السلام وارد شد، نافع در مقابل خیمه در انتظار امام ایستاد، شنید زینب به برادر مىگوید: آیا اصحاب خود را امتحان کردهاى، من ترس آن دارم که هنگام خطر تو را تنها بگذارند.
امام فرمود: «سوگند به خدا آنها را آزمودم دیدم همه آماده و استوار هستند و همانند اشتیاق کودک به پستان مادرش، اشتیاق به مرگ دارند».
نافع مىگوید: وقتى که این سخن از زینب علیها السلام شنیدم، گریه کردم، و نزد حبیب بن مظاهر آمدم و آنچه را شنیده بودم به او گفتم.
حبیب گفت: سوگند به خدا اگر انتظار فرمان امام نبود هم اکنون با شمشیر به سوى دشمن حمله مىکردم.
گفتم: من گمان مىبرم بانوان حرم با حضرت زینب علیها السلام این گونه سخن بگویند و پریشان گردند، مناسب است که اصحاب را جمع کنى و نزد خیمه زینب علیها السلام برویم و با گفتار خود، قلب آنها را گوارا و استوار سازیم.
حبیب، اصحاب را جمع کرد، و سخن نافع را به آنها گفت، همه گفتند: اگر انتظار فرمان امام نبود، هم اکنون به دشمن حمله مىکردیم، چشمت روشن و خاطرت آرام باشد که ما استوار هستیم.
حبیب براى آنها دعا کرد، و با هم کنار خیام بانوان آمدند و صدا زدند: «اى گروه بانوان و حرمهاى رسولخدا صلى الله علیه و اله و سلم این شمشیرهاى جوانمردان شما است که سوگند یاد کردهاند در غلاف نکنند مگر اینکه گردن دشمنان را بزنند، و این نیزههاى جوانان شما است که قسم خوردهاند به زمین نیفکنند مگر اینکه به سینه هادشمن فرو کنند».
بانوان با گریه و ندبه از خیمهها بیرون آمدند و گفتند: «اى پاکبازان، از حریم دختران رسولخدا و بانوان منسوب به امیر مؤمنان علیه السلام حمایت کنید و دریغ منمائید».
--
روز عاشورا لحظات آخر مسلم.
حبیب بالای سر پیکر مطهرش. اخرین توصیه هایت چیست مسلم؟
مسلم: اوصیکه بهذا و اشاره به حسین. که حسین.
--
دو نکته: 1-غربت آل رسول.
2- وظیفه مداری اصحاب.
از وظایفمون اهمال نکنیم.