خدا
يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۱۰ ب.ظ
جوانی - خداچه بگویم که خواندنت لیاقت می خواهد و از تو سرودن سعادت.
تو نه هیجان کنجکاوی هستی که پس از رسیدن به پاسخ سوالهایم فروکش کنی!
نه تب عشقی هستی که پس از وصال سرد گردی!
نه هوسی که جامه درانی کنی و نه هوایی که به زودی بگذری و فراموش شوی.
تو آرامش جاودانه ای. گشتنت سیرآبی نپذیرد و عطشت همواره شیرین است.
که خود عطش، بهره ای از سیرابی دارد.
و یافتن و شناختت به حد نهایت میسر نباشد. و این مسیر، مسیریست که رهروانش
دم به دم آرام تر و مطمئن تر می گردند.
آنجا که نهایتش رضایت است و اطمینان.
نه خمودی و شبهه.
تو را می جویم...
کی این زبان الکن تو را بهتر می خواند؟
چه بگویم که محمد هم گفت: ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک.
۹۲/۰۸/۲۶