شعر
آدم از سیب زنخدان تو رسوا گشته
باز هم سیب تو مهریه ی حوا گشته
ملک عرش الهی پس از چندی اعتراض
رجم کردند هر آن کس که نه اغوا گشته
یوسف از چنگ زلیخا چو در ها بگشود
عکس ماهی است که در چاه تو پیدا گشته
هر که در عرصه ی عشقت به گناهی مشغول
وین گناهان که همه طاعت و تقوا گشته
در هوای سیب شیرین تو ای سرو روان
بنگر بین من و خلق چه دعوا گشته
آن قدر در دل من هست تو را قدر و مقام
جان بهایش که بگویند چه رسوا گشته
پ.ن: از خودم :)
هر که در عرصه ی عشقت به گناهی مشغول
وین گناهان که همه طاعت و تقوا گشته
-----
اینجاشو خیلی قشنگ گفتی