یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

نوشته های ادبی که نه، ولی خب شاید کمی وزن، یا حد اقل احساس توشون باشه!
نوشته هایی که باید از بعضی نظر ها دور می موند!
و دیگه نمی تونستند توی دل بموند! چون هر لحظه امکان گر گرفتنشون می رفت.
به هر حال، حال و هوای هر کسی در آینده خاطرات زیبا و درس های خوبی براش محسوب می شه!
چه بهتر که با قلمی خوش ماندگار بشن :)

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

آشفتگی

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ق.ظ

ذهنم آشفته است :دی 

نه جداً نمی دونم، یه شبح نا آرامی در وجودم حس می کنم!

یعنی بابت دوریه؟ داریم مگه؟ مگه می شه؟

به هر حال، دو سه روزه که نظم زندگی کمی مختل شده.

البته امروز خیلی روز خوبیه :) 

واقعیت اینه که انتظارها ممکنه من رو اذیت کنه.

این که کسی انتظار داره به نتیجه ی ممتاز در فلان عرصه برسم مثلا.

خب چطور می شه حلش کرد؟ شاید بشه با یه تریک فکری براش تدبیری اندیشید.

بالاخره یا این انتظاری که از من می ره، به جا است از لحاظ هدف، و واقع بینانه است از لحاظ توانایی های من، پس قابل درک و رسیدنه، و این نباید استرس یا ناراحتی ای برای من ایجاد کنه.

یا این که این انتظار نامطلوبه و از عهده ی من خارجه، که باید خیلی شفاف بگم که آقا جان، نمی شه! 

به هر حال هنوز بر این عقیده ام که با حرف زدن حل می شه :)

یه مسئله ی دیگه هم اینه که آقا، از من خروجی بخواهید، نگید چطوری انجام بدم، "I have my own approach"! ( چه گزاف:)) )

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۷
نرگس فتان

نظرات  (۲)

۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۵:۲۵ مغبچه ی باده فروش
چرا؟ من نفهمیدم

اصولا انتظار داشتن کار زشتی است
پاسخ:
:) نمی دونم، خودم هم نفهمیدم
سلام
ان شاءلله آرامش جای این آشفتگی رو بگیره
بهترین ها نصیبت بشه بهترین خیر ها و برکات
عاقبت بخیر ان شاءلله

پاسخ:
سلام
ممنون از دعاهات :)
برای تو هم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی