این ترم الک مغ داریم.
از کسایی که می گن علم مقدس فقط علم فقه است، بدم می آد.
توی یکی از مبحث های این درس، ما میدان الکتریکی ناشی از بار ها رو توی فضای آزاد محاسبه می کنیم.
حالا چرا فضای آزاد؟ چون اگه یه سوزن، و یا یک جسم کوچک دیگه، چه رسانا و چه نارسانا وارد محیط بشه، روی بقیه ی محیط هم تاثیر می ذاره، و میدان اصلا تغییر می کنه!
می دونیم که بار، فقط وقتی توی میدان غیر صفر الکتریکی قرار می گیره بش نیرو وارد میشه!
حالا به نظر شما اگه میدان 0 باشه ، و یه بار رو بذاریم توی اون محیط چی میشه؟
یکم فکر کنین خو!
جواب اینه که ممکنه، این بار بقیه محیط رو طوری تحت تاثیر قرار بده، که میدان توی نقطه ی خودش هم دیگه صفر نباشه، و به خود ذره هم نیرو وارد شه!
--
وقتی که یه ذره ی کوچیک و بی جون، توی یه محیط وجود داره، کلی تاثیر داره روی فضای اطرافش، حالا چطور ما انسان ها وجودمون و کارهامون توی محیط بی اثر باشه!
الان من چند صفحه در مورد تاثیرات خودمون چه از لحاظ روحی و چه جسمی و چه ... بنویسم؟
خیلی وقتا فقط یه جمله می نویسم، انتظار دارم خودتون یه جورایی تعبیر کنین دیگه.
بعضی ها حتی حضورشون توی زندگی موثره، شاید به تعبیر دینی برکت باشه، یا حتی از لحاظ روحی!
نمی دونم، عاشقانه بنویسم ، یا مذهبی بنویسم، خلاصه اینه که آدم به دانشش هم توجه کنه، بد نیست.
حتی نگاه، حتی بو، حتی سایه، سرنخ، تار مو همه ی اینا می تونه زندگی یه نفر رو زیر و رو کنه!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل