یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

یادگار ماندگار

نوشته های نسبتا ادبی خودم رو می نویسم.

نوشته های ادبی که نه، ولی خب شاید کمی وزن، یا حد اقل احساس توشون باشه!
نوشته هایی که باید از بعضی نظر ها دور می موند!
و دیگه نمی تونستند توی دل بموند! چون هر لحظه امکان گر گرفتنشون می رفت.
به هر حال، حال و هوای هر کسی در آینده خاطرات زیبا و درس های خوبی براش محسوب می شه!
چه بهتر که با قلمی خوش ماندگار بشن :)

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

نظم

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ
جوانی - نظمتوی زندگی روز مره مون یه اتفاقاتی میوفته که باید ازشون درس بگیریم!

یه روز داشتم با یه غریبه! اتللو بازی می کردیم! یه بازی شامل یه صفحه و مهره هایی به رنگ قرمز و سفید!

همین طور که غرق بازی بودم، خواستم مهره ی بعدی رو بردارم از میون مهره ها! 

نگاه کردم مهره ها رو، با کمال تعجب خیلی منظم به صورت یکی در میون، یه شکل خوشکل [شبیه یه لوزی] درست کرده بودن. 

برگشتم به رقیبم با قاطعیت گفتم، تو درست کردی دیگه! گفت : نه! 

گفتم غیر ممکنه، تو درست کردی! همین که اینو گفتم یهو یاد برهان نظم برای اثبات وجود خدا افتادم!

من که شکل به اون سادگی رو نمی تونستم قبول کنم اتفاقی باشه،

 چطور باور کنم که این همه نظم و ترتیب اشتباهی باشه! :)



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۱۹
نرگس فتان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی